۱۳۸۷ آذر ۳۰, شنبه

ازمراحم علمای شیعه در عصر پهلوی نسبت به بهاییان



این مطالب را از خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی استاد فلسفه و فرزند بنیاد حوزۀ علمیه قم برایتان نقل میکنم. خاطرات ایشان به صورت مصاحبه ای در مجموعه تاریخ شفاهی هاروارد درآمده است. ایشان شخصیت مورد احترام و اعتباری در جمهوری اسلامی بودند، و بنا برین در صحت آنچه می گویند اقلاً باید برای اهل قدرت در ایرا ن کنونی شکّی نباشد. ببینیم ایشان از وضع بهاییان در رژیم شاه چه می گویند، واز مراتب بی انصافی و دروغ پروری بهایی ستیزانی که برای نسل جوان کنونی ایران تصویری فاقد حقیقت از وابستگی بهاییان به رژیم پهلوی تصویر کرده اند، بیش از پیش آگه شویم. این بخش کوتاه از گفتگوخیلی نکته ها دارد:

مصاحبه گر: آقای دکترحائری یزدی، شما دربارۀ بهایی ها در ایران و نظر آیت الله بوجردی صحبت کردید. می‌خواستم ببینم آیا آیت الله بروجردی در آن جریان مبارزۀ خیلی شدید و علنی با بهایی ها بعد از 28 مرداد که منجر شد به خراب کردن گنبد حظیرةالقدس نقشی داشتند؟
جواب دکتر حائری یزدی: بله. نقش عمده داشتند.
مصاحبه گر: اصلاً این [جریان] چه بود، آقا؟
جواب دکتر حائری یزدی: عرض کنم که آن وقت آقای خمینی جزو نزدیکان آقای بروجردی بود وحتی معروف بود که وزیر خارجه آقای بروجردی است، هنوز رابطه اش با آقای بروجردی به هم نخورده بود، حداقل یک بار در آن قضیه، آقای خمینی از طرف آقای بروجردی به دربار رفت و شاه را ملاقات کرد. بعد [از] این که شاه را ملاقات کرد، من خودم ایشان را دیدم، آقای خمینی را دیدم. خودش برای من تعریف کرد. گفت که بله، من از طرف آقای بروجردی رفتم شاه را ملاقات کردم. درآن جلسه آقای خمینی واقعآً خیلی شاداب و نیرومند به نظر می‌رسید. [آقای خمینی] به طوری که خود برای من نقل کرد، گفت "بله، من به اعلی حضرت گفتم که شاه فقید، پدر تاجدار فقید شما، این گروه ضاله را داد به طویله بستند." گویا رضا خان یک همچی کاری کرده بود.
مصاحبه گر: من یادم نیست چیزی راجع به این موضوع.
دکتر حائری یزدی: بله کرده بود. من در جایی همین داستان را خوانده ام. اما یادم نیست کجا.
مصاحبه گر: بله، بفرمایید.
دکتر حائری یزدی: [آقای خمینی ادامه داد] "و الان هم مردم ایران همان جریان را ازشما انتظار دارند." این مطلبی بود که خود آقای خمینی برای بنده نقل کردند.

منبع: خاطرات دکتر مهدی حائری یزدی (استاد فلسفه و فرزند بنیاد حوزۀ علمیه قم)، به کوشش حبیب لاجوردی. (تهران: نشر کتاب نادر، 1381)، صفحات 56-57.

هیچ نظری موجود نیست: