حکومت اسلامی ایران اعلام کرده است که هفته آینده هفت نفر زندانی بهایی را که هماهنگی امور جامعه را بر عهده داشته اند، محاکمه میکند. اتهامات وارده همان هایی است که عمری است دربارۀ بهاییان می گویند و می دانند که بی جا می گویند. دوستانم تحلیل هایی در باره این محاکمه نمایشی نوشته اند، و ارتباط آن را با و ضع نابسامان اقتصادی-اجتماعی ایران بررسی کرده اند. بعضی از نوشته هایشان را در اینجا و اینجا ببینید.
من میخواهم جنبه هایی دیگر از موضوع را بررسی کنم. در حالیکه شکّی نیست که چون صد و شصت و اندی سال گذشته بهاییان دارند وجه المصالحۀ مشکلات سیاسی-اجتماعی و اقتصادی ایران قرار می گیرند، امّا محاکمه و مجازات "یاران ایران"(این نامیست که ما با آن عزیزان دربندمان را میشناسیم و میخوانیم) هدف مشخص دیگری را نیز دنبال میکند: حکومت ایران به دنبال ریشه کنی همیشگی جامعه بهایی است و بر این باور است که دستگیری و زندان کسانی که تا به حال هماهنگی امور این جامعه را بر عهده داشته اند، منجر به پراکندگی و از هم پاشی این جامعه می شود، این است که هم این گروه را دستگیر کرده و هم–در یکی دو ماه گذشته–کسان دیگری را که فکر میکند، حضورشان باعث همبستگی جامعه بهایی میشود. آنچه حکومت ایران و ملایان وابسته اش نمیدانند آن است که اگر چنین روش هایی منجر به خاموشی و نابودی بهاییان میشد، آن وقت که درسال های آغازین انقلاب ایران اعضای سه محفل ملّی بهاییان ایران را پی در پی گرفتند و ربودند و کشتند، بهاییان پراکنده و نومید شده بودند؛ امّا نشدند! ظاهراً حکومت فعلی را گمان بر آن است که کسانی چون آیت الله خلخالی ملاطفت نشان داده اند، و به اندازه کافی در ریشه کنی بهاییان کوشا نبوده اند و قصد جبران این نقیصه را دارد! خیالی خام دارند و بیهوده آبروی خویش میبرند و در این میان عزیزان در بند ما را آزار میدهند.
امّا بی خبری رژیم ایران تنها از بیهودگی اقدامش در از هم پاشی جامعه بهاییان نیست، بلکه از تأثیرات قوی روحانی که ظلمش بر بهاییان ایران در قلب های بهاییان سراسر عالم میگذارد نیز غافل است. نشان این تأثیر اینکه همین دو روز پیش بسیاری ازجوانان بهایی ایرانی و غیر ایرانی در اروپا و امریکا در حالی که دنیای دور و برشان در تب و تاب و زرق و برق روز والنتین غرق بود، به یاد زندانیان بهایی ایران بودند، برایشان دعا میخواندندو به این میاندیشیدند که اگرکسانی در راه ایمان و اعتقادشان آزادی، امنیت، آسایش و شادی بودن در کنار خانواده را فدا میکنند، آنها که در دنیایی رها از فشار دینی زندگی میکنند برای آن عقیده و اعتقاد چه ها باید بکنند.
اگر رژیم ایران به تأثیرات دراز مدّت و عمیقی که آزار بهاییان برای تقویت بنیه ایمانی ایشان نه تنها در ایران بلکه در سراسر عالم دارد ، آگاه شود، همین امروز "یاران ایران" را آزاد میکند، هشیارانه و آگاهانه اعلام میکند که هر تهمتی بر ایشان وارد آورده بی پایه است، و میگذارد که هر یک از ایشان تنها در حدّ یک فرد بهایی دراجرای تعالیم بهایی بکوشد، نه این که مثل الان با دربند بودن خویش باعث تقویت و تشویق هزاران بهایی دیگر در دنیا شود، و باعث شود هویت بهایی ایشان هرچه بیشتر و بیشتر تقویت شود!
من میخواهم جنبه هایی دیگر از موضوع را بررسی کنم. در حالیکه شکّی نیست که چون صد و شصت و اندی سال گذشته بهاییان دارند وجه المصالحۀ مشکلات سیاسی-اجتماعی و اقتصادی ایران قرار می گیرند، امّا محاکمه و مجازات "یاران ایران"(این نامیست که ما با آن عزیزان دربندمان را میشناسیم و میخوانیم) هدف مشخص دیگری را نیز دنبال میکند: حکومت ایران به دنبال ریشه کنی همیشگی جامعه بهایی است و بر این باور است که دستگیری و زندان کسانی که تا به حال هماهنگی امور این جامعه را بر عهده داشته اند، منجر به پراکندگی و از هم پاشی این جامعه می شود، این است که هم این گروه را دستگیر کرده و هم–در یکی دو ماه گذشته–کسان دیگری را که فکر میکند، حضورشان باعث همبستگی جامعه بهایی میشود. آنچه حکومت ایران و ملایان وابسته اش نمیدانند آن است که اگر چنین روش هایی منجر به خاموشی و نابودی بهاییان میشد، آن وقت که درسال های آغازین انقلاب ایران اعضای سه محفل ملّی بهاییان ایران را پی در پی گرفتند و ربودند و کشتند، بهاییان پراکنده و نومید شده بودند؛ امّا نشدند! ظاهراً حکومت فعلی را گمان بر آن است که کسانی چون آیت الله خلخالی ملاطفت نشان داده اند، و به اندازه کافی در ریشه کنی بهاییان کوشا نبوده اند و قصد جبران این نقیصه را دارد! خیالی خام دارند و بیهوده آبروی خویش میبرند و در این میان عزیزان در بند ما را آزار میدهند.
امّا بی خبری رژیم ایران تنها از بیهودگی اقدامش در از هم پاشی جامعه بهاییان نیست، بلکه از تأثیرات قوی روحانی که ظلمش بر بهاییان ایران در قلب های بهاییان سراسر عالم میگذارد نیز غافل است. نشان این تأثیر اینکه همین دو روز پیش بسیاری ازجوانان بهایی ایرانی و غیر ایرانی در اروپا و امریکا در حالی که دنیای دور و برشان در تب و تاب و زرق و برق روز والنتین غرق بود، به یاد زندانیان بهایی ایران بودند، برایشان دعا میخواندندو به این میاندیشیدند که اگرکسانی در راه ایمان و اعتقادشان آزادی، امنیت، آسایش و شادی بودن در کنار خانواده را فدا میکنند، آنها که در دنیایی رها از فشار دینی زندگی میکنند برای آن عقیده و اعتقاد چه ها باید بکنند.
اگر رژیم ایران به تأثیرات دراز مدّت و عمیقی که آزار بهاییان برای تقویت بنیه ایمانی ایشان نه تنها در ایران بلکه در سراسر عالم دارد ، آگاه شود، همین امروز "یاران ایران" را آزاد میکند، هشیارانه و آگاهانه اعلام میکند که هر تهمتی بر ایشان وارد آورده بی پایه است، و میگذارد که هر یک از ایشان تنها در حدّ یک فرد بهایی دراجرای تعالیم بهایی بکوشد، نه این که مثل الان با دربند بودن خویش باعث تقویت و تشویق هزاران بهایی دیگر در دنیا شود، و باعث شود هویت بهایی ایشان هرچه بیشتر و بیشتر تقویت شود!